در صورت داشتن سوال يا بروز مشکل در سايت با ما تماس بگيريد 09304293050
کتاب انگلیسی مجازی آنلاین

جستجو

کتابهاي انگليسي

نمونه سوال و کتابهای معلم جواب ورک بوک کانون زبان دانلود کتابهای فامیلی اند فرندز محل تبليغات شما محل تبليغات شما منابع آموزشی کتابهای اسپیک نو محل تبليغات شما محل تبليغات شما محل تبليغات شما محل تبليغات شما محل تبليغات شما

موضوعات

کتابهای زبان بزرگسالان
کتابهای زبان نوجوانان
کتابهای زبان کودکان
منابع آزمونهای زبان
آموزش زبان انگلیسی
دانلود نرم افزار
موبایل
بازی
فناوری - IT
فیلمهای آموزشی
انیمیشن-کارتون
همراه اول-ایرانسل
کتابخانه مجازی آنلاین
مقاطع تحصیلی
خدمات سایت
آموزش آی تی
زبان آلمانی
ترفند

به مجازی آنلاین خوش آمدید

جواب کتاب انگلیسی کانون زبان
کانال مجازي آنلاين را دنبال کنيد : Telegram Channel : @Majazionline

800مکالمات روزمره انگلیسی با ترجمه فارسی

www.majazionline.ir


www.majazionline.ir

1          

آب و هوای اصفهان چه چوریه؟

(مثل چیه؟ like یعنی مثل)

What’s the weather like in Isfahan?

2          

آپارتمان در منطقه ناامنی از شهر واقع شده بود.

The apartment was in a dangerous neighborhood.

3          

آدم باید سعی کند دروغ نگوید

One should try not to tell a lie.

4          

آسانسور خراب است

باید از پله­ها برویم

The elevator is out of order

We have to take the stairs

5          

آسمان دارد صاف می­شود

(ابرها دارند کنار می­روند)

The clouds are lifting.

6          

آشپزی بلدی؟

رانندگی – تایپ کردن – اتوکشیدن ... بلدی؟

Can you cook?

Drive, type, iron

7          

آلودگی هوای تهران جدیه

Air pollution in Tehran is serious.

8          

آنرا کجا گذاشتی؟

Where did you put it?

9          

آنها برای کار اینجا بودند .

They were here on business.

10       

آنها به تعطیلات رفته­اند

تلفن­شان روی پیغام­گیر است

خب براشون پیغام بذار

They are on vacation.

The answering machine is on.

Well, leave a message.

11       

آنها به خوبی، با سرعت، سخت کوشانه و به دقت کار می کردند

They worked well, fast, hard and carefully.

12       

آنها خیلی زود به خانه برخواهند برگشت.

They will come back home very soon.

13       

آنها روز شنبه مغازه ها را خواهند بست.

They’ll close the shops on Saturday.

14       

آنها ممکن است هفته­ی آینده به اینجا بیایند.

They may come here next week.

15       

آهان فهمیدم، بین خودمون باشه، بعدا می بینمت

Oh, I see. Just between us.   See you.

16       

آیا آنها پارسال برای تعطیلات به اینجا نیامده بودند؟

Weren’t they here on vacation last year?

17       

آیا آنها پدر، مادر تو هستند؟

آره، این عکس را در مشهد از آنها گرفتم

Are they your parents?

Yes I look this picture of them in Mashhad.

18       

آیا امشب می توانی به منزل دوست من بیایی؟

Can you come to my friend’s house tonight?

19       

آیا او به همه سئوالات پاسخ داد؟

Did he answer all the questions?

20       

آیا او را میشناسی؟ .... نه گمان نمی کنم

Do you know him? … No, I don’t think so.

21       

آیا باید همین جا بپردازم؟

Should I pay here?

22       

آیا خیلی دور است؟

نه فقط دو دقیقه پیاده راه است

Is it far?

No. it’s only two minutes’ walk.

23       

آیا دوست داری برای خودت در آینده هدف مشخص کنی؟

Do you like to set goals for yourself in future?              غروب کردن، تعیین کردن

24       

آیا شماها دیشب در مسجد نبودید؟

Weren’t you at the mosque last night?

25       

آیا علی نزدیک پنجره ایستاده بود؟ (در حال ایستادن بود؟)

Was Ali standing near the window?

26       

آیا کلید درب اصلی را دارید؟

Do you have the key of the main door?

27       

آیا کلید درب اصلی را دارید؟

Do you have main door key?

28       

آیا مربی خوبی است؟ ... امیدوارم اینطور باشد.

Is he a good coach? …. I hope so.

29       

آیا هیچ روغنی در بطری هست؟

Is there any oil in the bottle?

30       

آیروبیک خیلی بین جوونا رایج شده.

(جا افتاده)

Aerobics are popular with teens.

31       

اتاق به هم ریخته است

بیا اون رو مرتب کنیم

The room is untidy.

Let’s tidy it.

32       

اتاق گرفتن در هتل محدودیت سنی نداره

Hostels don’t have any age requirements.

Hostel = نوعی هتل ارازن قیمت

33       

اتاقتون در طبقه اوله

این هم کلید شما

(در طبقه دومه – سومه – چهارمه)

Your room is on the first floor.

Here is your key.

(on the second floor, third, fourth)

Floor = طبقه ساختمان، کف اتاق

34       

اتو خرابه (مشکل داره)

تلویزیون - کامپیوتر - یخچال

There is something wrong with the iron.   TV – computer - Fridge

35       

اتومبیلتون ایراد داره

فکر کنم باطری ماشینتون خرابه

Something is wrong with your car.

I guess your car battery is dead.

Is wrong with = ایراد داشتن، عیب پیدا کردن

36       

اجازه بدهید ببینم او اینجاست یا نه.

Let me see if he is here or not.

37       

اجازه بدهید یک نگاهی به لیست نمره ها بیندازم

Let me have a look at the mark list.

38       

اجازه ندید برای شما این اتفاق بیفته

Don’t let this happen to you.

39       

احوالت چطوره ؟

اوضاعت چطوره؟

How is everything with you?

How is it going on?

40       

ارزانترین راه مسافرت هوایی مسافرت به عنوان کوریر است

The cheapest way to fly is as a courier. = پیک، قاصد

41       

از این شانسی که بهش رو کرده خوشحال بود

(از این خرید – از این نمره­ها و...)

She was happy about this chance.

(this purchase, these scores, …)

42       

از اینکه پررو و بی­ادب باشم بدم میاد

(از آدمهای پررو و بی ادب بدم میاد)

I hate to be rude.

43       

از چی ساخته شده است؟ (جنسش چیه؟)

What is it made of?

44       

از خونواده­ت بگو، داداشت بچه داره؟

Tell me about your family,

Does your brother have any children?

45       

از دسترس بچه ها دور نگه دارید

Keep out of reach of children.

46       

از شنیدنش خیلی متاسف شدم.

I am so sorry to hear that.

47       

از عهده من خارج است (از دست من کاری برنمی­آید)

This is out of my hand.

48       

از نور مستقیم، رطوبت و از یخ زدگی محافظت شود.

Protect from direct light, humidity and freezing.

49       

از یکی بخواه کمکت کنه

Ask someone to help you.

50       

اسم فامیلیتو چطور تلفظ می­کنی؟

How do you pronounce your last name?

51       

اسم گربه­شون رکسه

ما اسم طوطی­مان را چی بگذاریم

Their cat’s name is Rex.

What do we call our parrot?

52       

اسم مدرسه پسرش کمیل است

اسم مدرسه دخترش رازی است

His son’s school’s name is Komeil.

His daughter’s school’s name is Razi.

53       

اسمش چیه؟ (مذکر)

اسمش چیه؟ (مونث)

اسمهاشون چیه؟

What is his name?

What is her name?

What are their names?

54       

اسمش یادت هست؟

نه خاطرم نیست

آره، یادمه

Do you remember his name?

No, I don’t.

Yes, I do.

55       

اشکالی نداره از تلفن استفاده کنیم؟

Is it ok if I use the phone?

56       

اصلیتم از آرژانتینه

ولی در برزیل به دنیا اومدم

I’m originally from Argentina.

But I was born in Brazil.

57       

اطراف خونه ما سر و صدا خیلی زیاده

There is a lot of noise in my neighborhood.

58       

اطلاعات ما ناچیز است

We have only bits and pieces of information.

59       

اکثر بعدازظهرها رو تنها، جلوی تلویزیون میگذرونه

He is spending most afternoons by himself in front of the TV.

60       

اگر باران ببارد خیس خواهی شد

If it rains, you’ll get wet.

61       

اگر فرصتی پیدا کنم برایت انجامش میدهم

If I get a chance, I’ll do it for you.

62       

اگر لباسهام اندازه­م نشه

باید لباسهای نو بخرم

If my clothes don’t fit

I’ll have to buy new ones.

Cloth = پارچه، به شکل جمع به معنی لباس

63       

اگه چیزی لازم داشتی

حتما خبرم کن

Let me know if you need something.

64       

اگه کاری از دست من برمیاد بگو

Let me know if there is anything I can do.

65       

امروز بینهایت گرمه

It is scorcher today.

66       

امروز چند نفر غایب هستند؟ فقط یک چندتایی

How many students are there absent today? Only a few.

67       

امروز چندشنبه است؟ امروز دوشنبه است

What day is it today?

What day is it? It is Monday.

68       

امروز چندم است؟

هشتم ژانویه است (18 دیماه)

What date is it?

What is the date today?

It’s January eighth.

69       

امروز چندم است؟ .... هشتم است.

What date is today? ….. It is the eighth.

70       

امروز حالشو ندارم

I’m not really in the mood for it today.

71       

امروز صبح کجا داشتید می رفتید؟

Where were you going this morning?

72       

امروز صبح، دیدمش

I saw him this morning

73       

امروز صبحونه نخوردی؟

Did you skip breakfast this morning?

Skip:پریدن، از زیر کاری دررفتن، جیم شدن

74       

امروز قیمتها سربه فلک کشیدند

(از سقف رد شده)

Today the prices are through the roof.

Through = از میان، از بین

 

75       

امشب برف خواهد بارید.

It will snow tonight = It’ll snow tonight.

76       

امشب تلویزیون یه فیلم خوب داره

There is a great movie on TV tonight.

77       

امشب چه تئاتری روی صحنه است؟

What is playing tonight?

78       

امکان دارد فردا او را ببینم.

I may see him tomorrow.

79       

امیدوارم، بله فکر میکنم، نه گمان نمی کنم.

No, I don’t think so. Yes, I think so, I hope so.

80       

امیر مشغول شنا در استخر نبود.

Amir was not swimming in the pool.

81       

الان از ماشین جلویی سبقت میگیرم

I’m going to pass the car in front of us

82       

الان غش می­کنم. از گرسنگی، از ترس

I’m going to faint.

83       

انتظار داشتم خیلی بهتر از اینها بشه

I expected this to be so much better.

84       

انسان باید بدهی هایش را بدهد. (صفت ملکی برای انسان his)

One should pay his debts.

85       

او 21 سالشه

از تو بزرگتره

خب که چی

He is twenty one years old.

He is older than you.

So what?

86       

او از ساعت 8 تا 10 در حال شستن و تمیز کردن اتومبیلش بود.

He was washing and cleaning his car from eight to ten.

87       

او بازنشسته است

او بازنشسته شده است

He is retired.

He got retired.

88       

او براحتی می تواند این مسایل را حل کند.

He can easily solve these problems.

89       

او برادر بزرگ شماست، باید به او احترام بگذارید

He is your older brother so you should respect him.

90       

او به ندرت اینجا می آید

She seldom comes here.

91       

او به همه سئوالات به درستی پاسخ نداد.

He didn’t answer all the questions correctly.

92       

او به همه سئوالات درست پاسخ داد.

He answered all the questions correctly.

93       

او پریروز کتابهای زیادی فروخت.

He sold a lot of books the day before yesterday.

94       

او چطور آدمی است؟ (برای شخصیت و اخلاق)

What is he like?

95       

او خیلی خجالتی است

پرروست

خودخواه است

او خیلی بامزه (باحال) است

او خیلی قد بلند است

He is very shy

He is rude

He is vain

He is very cute

He is very tall

96       

او خیلی عصبی است

He is very nervous.

97       

او در حال خواندن درس سه بود.

She was reading the lesson three.

98       

او در حال لاغرشدن است و من در حال چاق شدن.

He is getting thin and I am getting fat.

99       

او دو روز پیش فوت کرد.

She passed away two days ago.

100    

او دیروز سرکار نبود.

He wasn’t at work yesterday.

101    

او راننده ای خوب، آهسته و با احتیاط است.

He is a good, slow and careful driver.

102    

او راننده با احتیاطی است. او همیشه با احتیاط رانندگی میکند.

He is a careful driver. He always drives carefully.

103    

او راننده بی احتیاطی بود. او همیشه بی احتیاطانه رانندگی میکرد

He was a careless driver. He always drove carelessly.

104    

او راننده سریعی بود (صفت) او با سرعت رانندگی میکرد (قید)

He was a fast driver. He drove fast.

105    

او کارگر سخت کوشی بود. (صفت) او سخت کار میکرد (قید)

He was a hard worker. He worked hard.

106    

او مشغول بریدن درخت ها بود.

He was cutting the trees.

107    

او مکزیکی است

ایرانی است

انگلیسی است

برزیلی است

آفریقایی است

He is Mexican

He is Iranian

He is British

He is Brazilian

He is African

108    

او ممکن است مشکل یادگیری داشته باشه

He might have learning difficulties.

Might = mayگذشته

109    

او نابیناست، اما مسئله­های سخت ریاضی رو ذهنی حل می­کنه.

She is blind, but she solves difficult math problems in her head!

110    

او هفته پیش یک نامه برای ما نوشت

He wrote a letter to us last week.

111    

او همیشه دیر به مدرسه می­آید.

He always comes to school late.

112    

او هیچ چیز نگفت (فعل مثبت و مفوم منفی)

He said nothing

113    

او یک روز درمیان به من انگلیسی یاد میداد

He taught me English every other day.

114    

اوضاعم خیلی روبراهه (یک اصطلاح)

I am doing really well?

115    

اون اتوبوس ماست که داره میاد؟

Is that our bus coming?

116    

اون از گربه میترسه

She is afraid of cats.

Afraid = نگران، متاسف، ترسیده

I am afraid = متاسفانه، متاسفم

(be) afraid of = ترسیده از

117    

اون باعث یک جرو بحث بدی شد

It caused a terrible argument.

118    

اون به نصیحتهای من گوش نمیده

He doesn’t listen to my advice.

119    

اون بین 20 تا 30 سالشه.

He is in his twenties.

Twenties = دهه بیست

120    

اون تقریبا کوتاه قده، نسبتا کوتاه قده

(نسبتا به سمت منفی fairly)

She is fairly short.

121    

اون تمام پول و کارتهای اعتباری­اش رو گم کرد

He lost all his money and credit cards.

122    

اون در سن هشت سالگی

اولین نمایشگاه هنری رو داشت

At 8 she had her first art exhibition.

123    

اون در فیلم­سازی تحصیل کرد

(در نمایش، در فلسفه در اقتصاد و ...)

She majored in film.

(drama – philosophy – economics ,…)

Major = تحصیل کردن، رشته تحصیلی، اصلی

124    

اون دقیقا ته سالنه

It’s right down the hall.

125    

اون دوستهای عجیب و غریبی داره

She has strange friends.

126    

اون دهن لقه

زبونتو گاز بگیر

She has a big mouth.

Bite your tongue.

Bite = گاز گرفتن، ناخن جویدن

127    

اون رو از آب دور نگه دارید

مایعات روی اون نریزید

Keep it away from water.

Don’t spill drinks on it.

128    

اون زن، کیست؟

اون یارو کیه؟

Who is that woman?

Who is that guy?

129    

اون زنشه

او شوهرشه

She is his wife.

He is her husband.

130    

اون شیر رو که چکه می­کنه تعمیر کن

Fix the leaky faucet.

Leaky = چکه کننده   faucet = شیرآب

131    

اون فهمید که واقعا به بازیگری علاقه داره

(مهندسی – پزشکی و ...)

She discovered she really liked acting

(engineering – medicine, …)

132    

اون قهوه ریخت رو تمام کتابم

She spilled coffee all over my book.

133    

اون کیه اونجا که یک لیوان نوشیدنی دستشه؟

Who is that over there holding a drink?

134    

اون لنز می­ذاره (لنز می­پوشه)

She wears contact lenses.

135    

اون مرد کیه کنار پدرت نشسته؟

Who is the man sitting next to your father?

136    

اون موهای قهوه­ای تیره دارد. (موهاش قهوه­ای تیره­ست)

 اونا همشون خانوادگی موهاشون قهوه­ای تیره­ست.

He has dark brown hair.

They all have dark brown hair in their family.

137    

اون میدونه که چگونه دل ما رو ببره

He knows how to win our hearts.

How to = چگونه باید، که چگونه

138    

اون نسبتا قد بلنده با موهای قرمز

(نسبتا به سمت مثبت pretty)

He is pretty tall with red hair.

Pretty = زیبا، خیلی، نسبتا، تا حدودی

139    

اون وقتها صبح زود از خواب بیدار میشدیم و در امتداد ساحل پیاده روی میکردیم

We used to get up early and walk along the beach.

Early = early in the morning

Used to = عادت در گذشته

140    

اون یک قطعه جواهر گرانبها در پارک پیدا کرد

She found a valuable piece of jewelry in the park.

141    

اونا تمام هزینه­ها رو میپردازن

They pay for all expenses.

142    

اونا کارت دعوت عروسی فرستادن

They sent wedding announcements.

Announcement = اطلاعیه

143    

اونجا بزرگ شدی؟

Did you grow up there?

144    

اونها اجازه ندارند در منطقه تجاری شهر

اتومبیلهاشون رو بیارند

(محدوده ترافیک)

They are never allowed to drive into the business district.

145    

اونها تمام شب رو بیدار میمونند

They stay up all night.

Stay up = بیدار ماندن

146    

اونها در ژاپن ین استفاده میکنند

They use the Yen in Japan.

147    

اونها در سمت چپ میرونند

یا در راست؟

Do they drive on the left or the right?

Left = چپ، گذشته و اسم مفعول leave

148    

اهل کجای ایرانی؟

Where in Iran are you from?

Am, is, are + from = اهل جایی بودن

149    

این اطراف تلفن عمومی هست؟

Is there a pay phone around here?

150    

این با اون در

Tit for tat

151    

این بزرگترین سازه­ای است که تا به حال ساخته شده

It is the largest structure ever built.

152    

این بهت کمک می­کنه چیزهای جدید یاد بگیری

It helps you learn new things.

153    

این جارو برقی باز چه مشکلی پیدا کرده؟

What is wrong with this vacuum cleaner again?!

154    

این چک رو درست حساب نکردی؟

You didn’t correctly add up this check.

Add up = جمع زدن، حساب کردن

Check = کنترل، چک، کیش شطرنج

155    

این درست همان است که دنبالش می گشتم.

This is Just what I was looking for.

156    

این دستور پخت سوپ جوجه است

This recipe is for chicken soup.

157    

این ساختمان ده طبقه است (ده طبقه دارد)

بهتره با آسانسور برویم

This building has ten floors

We had better take the elevator

158    

این شلوار الان مده؟

Are these pants in style now?

159    

این عکس عروسی شماست؟

Is this your wedding photo?

160    

این کار پول خوبی توشه, قبوله؟

بزن قدش (یعنی منم هستم)

The job pays well. Is it ok?

Give me five!           (job=عامیانه دزدی)

161    

این کت و این پیراهن 100000 تومان برایم آب خورده

This jacket and this shirt cost me over one hundred thousand RIALS.

162    

این کلاه ازمد افتاده؟

Is this hat out of style now?

163    

این گردنبند چنده؟

چونه نزن قیمتش معقوله (منصفانه است)

How much is this necklace?

Don’t haggle, the price is reasonable.

164    

این گوشواره­ها چنده؟

(چیزهای جفت را با are می­آورند)

How much are these earrings?

165    

این لامپها برق کمتری مصرف می­کنند

These light bulbs use less energy.

Bulb = حباب، لامپ

Light = سبک، چراغ، نور، برق

166    

این مال کیه؟ این آبیه مال کیه؟

Whose  جای مالک مینشیند

Whose is this? Whose is this one? Whose is this blue one?

167    

این می­تونه باعث مرگ بشه

(یعنی خیلی خطرناکه)

It can cause death.

168    

این نزدیکیها استخر سرپوشیده هست؟

Is there an indoor swimming pool nearby?

169    

این هفته فقط یکبار خونه رو تمیز کردم.

I’ve cleaned the house only once this week.

170    

این همان چیزی است که می­خواستم

این آن چیزی نیست که می­خواستم

That is what I want.

That is not what I want.

171    

این یک فیلم هیجان­انگیز است که

تام کروز در اون هنرنمایی میکنه

It’s a thriller that stars Tom Cruise.

Thriller = فیلم ترسناک

172    

این، اعتماد به نفس میاره

It builds confidence.

173    

اینجا هوا آفتابی است.

آنجا هوا ابری است.

هوا امروزه آلوده است.

It’s sunny here.

It’s cloudy there

The air is dirty today.

174    

اینقدر به من نگو چکار کنم، چکار نکنم

به من نگو چکار کنم

Stop telling me what to do.

Don’t tell me what to do.

175    

اینقدر به من نگو چکار کنم، چه کار نکنم. (دستور نده)

بعد از stop فعل ing دار

Stop telling me what to do.

176    

اینقدر ننشین پای تلویزیون

Don’t be couch potato.

Couch=تخت، کاناپه

potato=سیب زمینی

177    

اینها عکسهای بچگی شماست؟

Are these pictures of you when you were a kid?

178    

با کی داری صحبت می­کنی

با کی داشتی صحبت می­کردی

Who are you talking to?

Who were you talking to?

179    

بابا، ما را به یک رستوران می­بری؟

Do you take us to a restaurant, dad?

180    

باز رختخوابت را خیس کردی؟

باز خودت را خیس کردی؟

Did you wet your bed again?

Did you wet yourself again?

181    

بازی بدی بود، آنها همگی بد بازی کردند. (صفت و قید)

It was a bad game, they all played badly.

182    

باورم نمی­شه مسافرتم تموم شده

I can’t believe my trip is over.

183    

باید بگی خواهش می­کنم

You have to say please.

184    

باید پارکینگ­های عمومی بیشتری داشته باشیم

We should have more public parking garages.

185    

باید در رختخواب بمانی

تو الان باید در رختخواب باشی

You should stay in bed.

You should be in bed now!

186    

باید دکتر را ببینی

باید بری دکتر (دکتر را دیدن)

You should see a doctor

You should go to a doctor

187    

باید میوه بیشتر بخوری (پند و اندرز)

You should eat more fruits.

188    

باید هر هشت ساعت یک قرص میل کنید.

You have to take a pill every 8 hours.

189    

باید یک مقدار پول از خودپرداز بگیرم

I have to get some money from the ATM.

190    

ببخشید بیدارتون کردم

ببخشید (متاسفم) وسط حرفتون می­پرم

I’m sorry I woke you.

I’m sorry I interrupted you.

191    

ببخشید ساعت چند پرواز می کنیم (هواپیما ساعت چند بلند خواهد شد)

Excuse me. What time do we take off?

192    

ببخشید که اینجا نامرتب است

او آدم نامرتبی است

اینجا به هم ریخته است

Excuse the mess.

He is a messy person.

It is a mess here.

193    

ببخشید که سرشام زنگ زدم

(ببخشید که سرشام مزاحم شدم)

I’m sorry to call you at dinner time.

(I’m sorry to bother you at dinner time)

194    

ببخشید که مزاحم شدم

Sorry to bother you.

195    

ببخشید که مزاحمتان می شوم

Sorry to bother you.

196    

ببخشید من اینو سفارش ندادم.

Sorry, I didn’t order this.

197    

ببخشید من متوجه نشدم

Sorry, I didn’t realize that.

Realize = درک کردن، فهمیدن

198    

ببخشید میتونم از تلفن شما استفاده کنم؟

Excuse me. May I use your phone?

199    

ببخشید! (متوجه نشدم چی گفتید)

ببخشید! (معذرت خواستن به خاطر خطا)

I am sorry

Pardon? = pardon me?

200    

ببین اون مشتری چی می­خواد؟

سفارششو بگیر

See what does that customer?

Take his order.

201    

ببینم چکار میتوانم برایتان انجام دهم

I’ll see what I can do for you.

202    

البته! تو میتوانی به من اعتماد کنی.

Of course! You can trust me.

203    

بچه ها! داره برف میآید

نگاه کنید! داره تگرگ میاید

It’s snowing! Kids!

Look! It’s hailing!

 

204    

بچه های من در کارهای خونه کمک نمیکنند

My kids don’t help around the house.

Help around = به پیشرفت چیزی کمک کردن

205    

بدجوری سرما خوردم

چند تا آسپرین بخور

I have a terrible cold.

Take some aspirin.

206    

بدجوری سوخته بود

چند ماه تو بیمارستان بود

She was badly burned.

She spent several months in the hospital.

207    

بدجوری لباس میپوشند

They dress badly.

208    

بذار ایندفعه من پول بلیط­ها رو بدم

Let me pay for the tickets this time.

209    

بذار ببینم آژانس املاک چیز دیگری برای نشان دادن به ما داره

Let’s see if the real estate agent has something else to show us.

Agent = مامور، دلال، نمایندگی

210    

برادرت صبحها ورزش می­کند اما تو نه!

Your brother exercises in the morning, but you don’t.

211    

براشون کارت دعوت بفرست

Send them an invitation card.

212    

برام سخته بگم نه

I have great difficulty saying no.

213    

برای انجام دادن این کار خیلی تنبلیم میاد

I am too lazy to do that.

214    

برای اینکه خرجش رو درآره دو جا کار میکنه

He has two jobs to pay the bill.

Bill = اسکناس، صورتحساب

Pay the bill = دخل و خرج با هم خواندن

215    

برای تعطیلات برنامه­ای داری؟

Have you made any vacation plans?

216    

برای روز تولد بابا چه خریدی؟ (روز پدر)

What did you buy for dad’s birthday?

(for father’s day)

217    

برایت انجامش خواهم داد.

I’ll do it for you = I will do it for you

218    

برچسب قیمت نداره!!

There is no price tag!!

(Tag(گرگم هوا =

219    

برچسب­های روی تولیدات غذایی رو بخون

Read the labels on food products.

220    

برنامه (نمایش) چه ساعتیه؟

برنامه چه ساعتی شروع می­شه؟

What time is the show?

What time does the show start?

221    

برنامه روزانه­ات چیه؟

What is your daily schedule?

222    

برنامه شما چیست؟ = برنامت چیه؟

(برنامه­های شما چیست؟)

What are you plans?

223    

برو پسش بده. فکر کنم فاسد شده

Go and give it back.

I think it is spoiled.

224    

بسیاری از مردم برای بیماریهای معمولی از درمانهای خونگی استفاده میکنند

Many people use home remedies for common illnesses.

225    

بعد از اینکه از ماه عسل برگشتند

به خونه خودشون نقل مکان کردند

After they return from the honeymoon they move in to their own home.

Own = مال خود

226    

بعد از فارغ­التحصیلی چی کار می­خوای بکنی؟

What are you going to do after graduation?

Going to + فعل= تصمیم داشتن

Going to + مکان= رفتن به

227    

بعدازظهر هیچ کلاسی دایر نیست

میاد دم مدرسه دنبالم

There is no class in the afternoon.

He’ll pick me up at the school.

228    

بعضی وقتها نمی­تونم سر و صدا رو تحمل کنم

I can’t stand the noise sometimes.

229    

بعضیها موضوع رو نمیگیرن

Some people just don’t take a hint.

230    

بعنوان یک هنرپیشه به دنبال شغل گشت

She looked for work as an actress.

Actor = هنرپیشه مرد Actress = هنرپیشه زن

231    

بفرمایید (داخل)

بفرمایید (میل کنید)

بفرمایید (بگیرید)

بفرمایید (بنشینید)

Come in please

Help yourself

Here you are

Take a seat please

232    

بفرمایید این هم کارت سوارشدن به هواپیما (کارت پرواز شما)

پرواز خوبی داشته باشید

Here’s your boarding pass.

Enjoy your flight.

233    

بقیه­اش چی شد

چه اتفاقی برای بقیه­اش افتاد

این هم بقیه پولتون

What happened to the rest of it?

This is the rest of your money.

234    

بلافاصله به اون پیشنهاد یه نقش اصلی رو داد

He immediately offered her a leading part.

Leading = اولین، مهم، عمده، اصلی

235    

بلند شو، ساعت هشت شد!

بیدارشو، ساعت هشته!

Get up, it’s around eight.

Wake up, it’s around eight.

236    

بلیط­های مسابقه بسکتبال رو دارم

I have tickets to the basketball game.

237    

به 110 زنگ بزن، عجله کن خواهش می­کنم

Call one-one-o please hurry up

238    

به آن دست نزن

به آنها دست نزن

Don’t touch it.

Don’t touch them.

239    

به اندازه کافی جادار نیست

It’s not spacious enough.

240    

به او بگو با من در خانه پدر و مادرم تماس بگیرد

Ask her to call me at my parents’ house.

241    

به این تیتر نگاه کن

Look at this headline.

242    

به چی داری فکر می­کنی؟

به چی داشتی فکر می­کردی؟

What are you thinking about?

What were you thinking about?

243    

به خواندن ادامه خواهم داد

(رهایش نمیکنم)

I’ll catch up on my reading.

Catch = گرفتن، رسیدن به، مبتلا شدن

Catch up on = جبران کردن

244    

به کدوم بالاترین نمره رو دادی؟

(در مورد رتبه بندی موضوعهای سلیقه­ای)

Which one did you rank number one?

245    

به کمک تو احتیاج ندارم

به دلسوزی تو احتیاج ندارم

I don’t need your help

I don’t need your pity

246    

به محض اینکه گوشی رو گذاشتی

این کار رو انجام بده

Do it as soon as you hang up.

As soon as = به محض اینکه

Hang = آویزان کردن

hang up = گوشی را گذاشتن

247    

به ندرت وقت تلویزیون تماشا کردن پیدا می­کنه. من هم همینطور

He hardly ever has time to watchTV.

(So do I = me too )

248    

بهتره رزرو کنیم. (بیا رزرو کنیم)

Let’s make a reservation.

Let’s = let us

249    

بهترین چیز سفرت چی بود؟

گفتنش سخته

What was the best thing about your trip? It’s difficult to say.

250    

بهترین خاطره دوران کودکیت کدومه؟

What’s your favorite childhood memory?

251    

بیا انشاتو بخون

Come read your composition.

Composition = اثر، انشاء

252    

بیا برویم خرید

میای با من بریم خرید؟

Let’s go shopping

Do you go shopping with me?

253    

بیا تاکسی بگیریم، اجازه بده تاکسی بگیریم.

Let’s take a taxi = Let’s catch a taxi.

254    

بیایید تلفن کنیم چند تا پیتزا برای شام سفارش بدهیم

Let’s call and order some pizzas for dinner.

255    

بیشتر از 10 دلار برای یک کادو خرج نکن

Don’t spend more than 10$ on a gift.

256    

پاهاتو بشور، بو می­دن!

Wash your feet. They smell.

257    

پدر و مادرم به خاطر کارهای خونه به من نق میزنند

My parents nag about chores.

258    

پدرت دیروز صبح داشت چه کار می کرد؟

What was your father doing yesterday morning?

259    

پدرم اون رو دور انداخت

My father threw it out.

Throw = پرتاب کردن

Throw out = دور انداختن

260    

پدرم برای یک شرکت معدن کار میکرد

My father was working for a mining company.

261    

پدرم به خلوت من احترام نمیذاره

My father doesn’t respect my privacy.

262    

پدرم به مجردی که امکان داشته باشد خانه ای خواهد خرید

My father will buy a house as soon as possible.

263    

پدرم به محض اینکه بتواند ماشین را خواهد فروخت

My father will sell the car as soon as he can.

264    

پدرم سابقا خیلی سیگار میکشید

My father used to smoke a lot.

265    

پرستارها آمدند ولی دکتر نه

The nurses came but the doctor didn’t.

266    

پس فردا آنجا خواهیم بود؛ پس فردا اونجاییم

We’ll be there the day after tomorrow.

267    

پسرش هنوز با شیشه شیر می­خورد

Her son is on a bottle.

268    

پیاده می­روم

با ماشین (شخصی) می­روم

با تاکسی می­روم

با مترو می­روم

I walk

I drive

I take a taxi

I catch the subway

269    

پیش از این سرگرمی داشتی؟

قبلا با چوب کاردستی میساختم

Did you use to have a hobby?

I used to make things with wood.

270    

تا به حال رژیم گرفته­ای؟

Have you ever been on a diet?

271    

تا حالا شتر سوار شدی؟

Have you ever ridden a camel?

Have +you +ever+قسمت سوم فعل= آیا تاکنون؟ آیا تا به حال؟

272    

تا حالا غش کردی؟

Have you ever fainted?

273    

تا حالا مسمومیت غذایی داشتی؟

(تا حالا مسموم شدی؟)

Have you ever had food poisoning?

274    

تا دیروقت بیدار نمون

نمیتونی سرکلاس بیدار بمونی؟

Don’t stay up late.

You won’t be able to stay awake in class.

Won’t = will not

275    

تابه حال هیچ کدوم از این غذاها رو امتحان کردی؟ کرده ای؟

Have you ever tried any of these dishes?

276    

تاریخ اشتباهی رو روی تقویمم نوشتم

I wrote the wrong date on my calendar.

277    

تاریخ انقضاء

EXP. Date = Expiry date

278    

تاریخ تولید یا تاریخ ساخت

Pro. Date = Product date = Manufacturing date = MFD = Mfg. Date.

279    

تازه ازدواج کرده ها به ندرت تنها زندگی میکنند

The newlyweds seldom live on their own.

280    

تبریز چقدر با تهران فاصله داره؟

How far is Tabriz from Tehran?

281    

ترافیک زیادی هست (در این منطقه)

There is a lot of traffic. (in this area)

282    

تشریف بیاورید منزل ما

Come to my place

283    

تصمیم گرفته­اید چه پیش غذایی میل کنید؟

(انتخاب کنید)

Have you decided on an appetizer yet?

284    

تقصیر کی بود

متاسفم همش تقصیر من بود

Whose fault was it?

I am sorry, it was my entire fault.

285    

تقصیر کی بود؟

Whose fault was it?

286    

تلفن رو قطع کرد

گوشی رو بذار

He cut me off.

Hang up.

Off = خاموش، مرخصی، غذای فاسد

287    

تلفن همراه من کجاست؟

 

Where is my cell phone?

 

288    

تلفنه (تلفن داره زنگ می­زنه جواب بده)

The phone is ringing.

289    

تمام وقت داره با تلفن حرف می­زنه

داره کلافم می­کنه (دیگه کلافم کرده)

She is spending all her time on the phone.

She is making me crazy.

290    

تناسب اندام خیلی خوبی داری

(اندامت به هم ریخته)

You are in great shape.

(you are out of shape.)

291    

تنهام بگذار (حوصله ندارم)

Leave me alone.

292    

تو آمریکا یک لیتر بنزین تقریبا 6 دلاره

تازه قیمت ماشین هم خیلی زیاده

(تازه = علاوه بر این)

A litter of gas is about $6 in the U.S.

Besides, a car costs a lot of money.

293    

تو باید دکتر بری (دکتر را ببینی)

You should see a doctor.

294    

تو پسر خوبی بودی (صفت) خوبم صحبت می کردی (قید)

You were a good boy. You spoke well too.

295    

تو جشن چه اتفاقی افتاد؟

What happened at the reception?

Reception = پذیرش، پذیرایی، استقبال

296    

تو خوش شانس هستی

تو خوش شانس نیستی

تو بد شانسی

You are lucky!

You are not lucky!

You are unlucky!

297    

تو کارمند بهتری بودن (صفت) چون بهتر کار می کردی. (قید)

You were a better employee, because you worked better.

298    

تو نباید اشیای سنگین را خودت به تنهایی بلند کنی.

You should not lift heavy things by yourself.

299    

تولد پدرتون روز هفدهم دسامبر است(26 آذر)

اول – دوم – سوم ولی از چهارم به بعد th اضافه میشه

Your father’s birthday is on December seventeenth, first, second, third, fifth, sixth…

300    

توی این (کار) خیلی وارد نیستم

I’m not very good at this.

Good at = ماهر در

301    

توی این خط، اتوبوس به اندازه کافی نیست

There aren’t enough buses on this route.

302    

توی جعبه داروهات چی داری؟

چی می­خوای؟

شربت سرفه

What do you have in your medicine cabinet?

What do you want?

Cough syrup.

303    

توی سالن ورزشی تمرین می­کنی؟

کنار مرکز خرید یکی هست

Do you work out in the gym?

There is one next to the shopping center.

304    

تهران چقدر جمعیت داره؟

What is the population of Tehran?

305    

تیم ما دوشنبه آینده بازی خواهد داشت.

Our team will have a game next Monday.

306    

جدا خیلی وارد است. کارتان خوب بود.

He is really good at it, Good job!

307    

جدول رو کامل کنید

Complete the chart.

308    

جعبه را بازکن

بسته را بازکن

کادو را بازکن

Open the box

Open the parcel

Open the present

309    

جلسه بعد شما را خواهم دید (پزشک به مریض یا معلم به شاگرد)

دفعه بعد می­بینمت

See you next session.

See you next time.

310    

جمعه ها سرمزار اجدادمان میریم

We visit the graves of our ancestors on Fridays.

311    

چایی می­خوری؟

تازه دمه (الان دم کردم)

Would you like some tea?

I made it a minute ago.

312    

چرا به این زودی برگشتی؟

Why did you come back so soon?

313    

چرا کتت را در نمی آوری؟

Why don’t you take your coat off?

314    

چرا گاهی اوقات به ما سر نمیزند؟

Why doesn’t she drop by us sometimes?

315    

چرا هروقت منتظر اتوبوسی اثری ازش نیست؟

(ما هروقت اومدیم اینجا، اتوبوس نبود)

Why is there never a bus when you want one?

316    

چرا یه ماشین نو نمی­خری؟

Why don’t you buy a new car?

317    

چربی زیاد میتونه مضر باشه

Too much fat can be harmful.

318    

چشام قهوه­ایه، اما اون چشاش زاغه

I have brown eyes, but he has blue eyes = my eyes are brown, but his eyes are blue.

319    

چشماتونو ببندید، حالا بازشون کنید

Close your eyes, now open them.

320    

چطور از دستش خلاص شدی

How did you get rid of her?

321    

چطور سرکارت می­روی

چطور سرکارش می­رود؟

How do you go to work?

How does he go to work?

322    

چطور می­توانم کمکتون کنم؟

می­تونم کمکتون کنم؟

How can I help you?

Can I help you?

323    

چطوره؟ (خوبه، بهم میاد؟)

خیلی خوب شدی (خیلی بهت میاد)

خنده دار شدی!

How do I look?

You look great.

You look funny.

324    

چقد باید به اونی که توی فرودگاه چمدونهاتو می­بره انعام بدی

How much should you tip someone who takes your bag at an airport?

325    

چقدر پرو هستی (چه رویی داری)

چطور جرات کردی دوباره برگردی اینجا؟

How dare you are!

How dare you come back here again?

326    

چقدر دلم برای خانه تنگ شده است

I feel homesick.

327    

چقدر طول میکشه؟

دو ساعت طول میکشه

How long does it last?

It lasts two hours.

Last = آخر، طول کشیدن،ادامه یافتن، گذشته

328    

چگونه در این هوای گرم سرما خوردی

How did you catch cold in this warm weather?

329    

چند بار در روز باید آنرا بخورم؟

How many times a day should I take it?

330    

چند تا احتیاج داری؟ .... فقط یک چندتایی.

How many do you need? … only a few.

331    

چند تا پیشنهاد بده

(پیشنهادهایی که به نظرت میرسد را بگو)

Make some suggestions.

332    

چند تا تلفن زدی؟ (چند بار تماس گرفتی؟)

How many phone calls did you make?

333    

چند دفعه این کارو کردی؟

این تازه دفعه دوممه!

How many times have you done it?

This is only my second time.

334    

چند سالت بود وقتی شروع به خوندن انگلیسی کردی؟

How old were you when you began to study English?

335    

چند وقت اینجا نبودی؟

How long were you away?

336    

چند وقت به چند وقت می­ری کوه­پیمایی

How often do you go hiking?

337    

چند وقت پیش دندونت رو درست کردی؟

How long ago did you fix your tooth?

338    

چندین بار به شما زنگ زدم ولی تلفن اشغال بود.

I called you several times but the line was busy.

339    

چه ارزی در ژاپن استفاده میشه؟

What currency is used in Japan?

340    

چه تعداد پیاز روی میز وجود دارند؟

How many onions are there on the table?

341    

چه جوری درست کنم؟ نیمرو یا املت؟

How should I make it? Fried eggs or omelet?

342    

چه چیزی در مورد مهاجر بودن سخته؟

(زبان یا دلتنگیش یا ....)

What is difficult about being an immigrant?

(language, getting homesick or …)

343    

چه ساعتی ناهار می­خوریم

شام می­خوریم

صبحانه می­خوریم

What time do we eat lunch?

Eat dinner

Eat breakfast

344    

چه شکلیه؟

شبیه پدرشه (قیافه­اش به پدرش رفته)

What does he look like?

He looks like his father.

345    

چه کار داری می­کنی؟

چه کار می­کنی؟ حواست کجاست؟

What are you doing?

346    

چه کاری از دست من برمی­آید؟

What can I do for you?

347    

چه کسی اتاق منو به هم ریخته

تمام برنامه­های منو خراب کردی

Who messed up my room?

You messed up all my plans!

348    

چه مدت طول می کشد؟

How long will it take?

349    

چه مواد اولیه­ای برای درست کردن پیتزا نیاز دارید؟

What ingredients do you need to make pizza?

350    

چه موقعی برای رفتن به اهواز مناسبه؟

What’s a good time to visit Ahvaz?

351    

چه میتوانی بگویی؟ چه عذری داری؟

What can you say?

352    

چه میزان غذای چرب در روز مصرف می­کنی؟

How much fatty food do you eat?

353    

چه نمره­ای بهش میدید؟

مزخرف – بد – معمولی – خوب – عالی

How would you rate it?

Awful – bad – ok – good – excellent

354    

چه نوع موسیقی دوست داری؟

What kind of music do you like?

355    

چه وقت برمی گردند؟

What time will they return?

356    

چی برات مهمه؟

What is important to you?

357    

چی صدات می­کنن؟ چاک صدام می­کنن

What do people call you?

They call me chuck

358    

چی می­خوای بدونی؟

(چی مایلید بدونید؟ با لحنی مودبانه­تر)

What do you want to know?

What would you like to know?

359    

چی می­خوری؟

چی می­خوردی؟

چی داری می­لمبونی؟

What are you eating?

What were you eating?

360    

چیز دیگری هم هست؟ (سفارش دیگری هم دارید)

Anything else?

361    

چی­شون شبیه همه؟

(منظور هم ظاهری هم روحی)

What do they have in common?

وجه مشترک داشتن

362    

چیکار می­کنی؟ دستم را خط زدی

حواست کجاست> دستمو خط زدی

What are you doing?

You jogged my hand.

363    

حال بقیه اش را گوش کن

Listen to the rest now.

Rest = بقیه ، استراحت کردن

364    

حالا بی حساب شدیم. (برای تلافی یا جبران)

Now, we are even.

365    

حالا دیگه بیشتر خانومهای متاهل بیرون از خونه کار می­کنن

Most married women now work outside the home.

366    

حالش چطوره؟ دو روز پیش فوت کرد

How is she? She passed away two days ago.

367    

حدس بزن چی شده (اگه گفتی چی شده)

آخ جون! عالی شد!

Guess what?

Oh boy! That’s great!

368    

حرارت اتاق نشیمن تقریبا 30درجه است

The temperature of the living room is about 30C.

369    

حرف کسانی رو که میگن نمیتونی کاری رو

درست انجام بدی گوش نکن

Don’t believe people who say you can’t improve a good thing.

370    

حس کردم باید بذارم برادرم بفهمه

I felt I should let my brother know.

371    

حل کردنش مشکله.

It’s hard to solve.

372    

حلقه ام از طلاست .

My ring is made of gold.

373    

حمل و نقل عمومی هنوز احتیاج به توسعه و بهتر شدن داره

Public transportation still needs to be improved.

374    

حواست باشه کمربند را ببندی

یادت نره کمربند را ببندی

(کمربند را بپوش)

Don’t forget to fasten your seat belt.

Don’t forget to wear your seat belt.

375    

خاموش کردن – زیاد کردن – کم کردن – روشن کردن

Turn off – turn up – turn down – turn on

376    

خانواده­ام 8 سال پیش به اینجا نقل مکان کردند

My family moved here 8 years ago.

377    

خجالت می­کشم

خجالت بکش = حیا کن!

It is so embarrassing!

Shame on you!

378    

خلیج فارس چقدر عمق داره؟

How deep is Persian Gulf?

379    

خواهرم در بیمارستان به عنوان مدیر کار می­کنه.

خواهرتون با شما زندگی می­کنه؟

My sister is working as a hospital administrator. Does your sister live with you?

380    

خواهیم دید (بعدا معلوم میشه)

We’ll see = we will see.

381    

خواهیم دید (بعدا معلوم میشه)

We will see! = we’ll see!

382    

خورشید داشت می درخشید.

The sun was shining.

383    

خوش آمدید

خواهش میکنم، اختیار دارید، قابلی نداشت

Welcome!

You’re welcome.

384    

خوش گذشت؟

Did you have fun?

385    

خونواده­ی شما 6 نفره است،

اما من تک فرزندم

There are 6 in your family. But I’m the only child of my family.

386    

خیلی خسته­ام

سرحالم

کسلم

I am very tired

I am fresh

I’m bored

387    

خیلی خوشحالم که بهتر شدی

(خوشحال شدم که صداتو شنیدم)

I’m glad you feel better.

(I’m glad to hear you)

Glad = بسیار خوشحال

388    

خیلی دیر شده

خیلی دیرم شده

It’s very late!

I am very late!

 

389    

خیلی وقته ندیدمت

I haven’t seen you for ages.

390    

خیلیا حقوق پایین می­گیرن

Many people get low salaries.

391    

دارم براش مهمونی غیرمنتظره میگیرم

I’m planning a surprise party for him.

392    

داره دیر میشه

داره تاریک میشه

داره سرد میشه

داره گشنم میشه

It’s getting late!

It’s getting dark!

It’s getting cold!

It’s getting hungry!

393    

داره دیر میشه. داره تاریک میشه.

It’s getting late. It’s getting dark.

394    

داستان در کجا اتفاق افتاده بود؟

داستان چطور تمام میشود؟

Where does the story take place?

How does the story end?

Take place:اتفاق افتادن، برگزار یا واقع شدن

395    

داشتم با خودم حرف می­زدم

I was talking to myself.

396    

داشتم به مادرم کمک می کردم.

I was helping my mother.

397    

داشتم تلویزیون تماشا میکردم که برق رفت

I was watching TV when the power went out.

Go out: بیرون رفتن، خاموش یا قدیمی شدن

398    

دانش آموزان، ساکت روی نیمکت­ها نشسته بودند.

The students sat silently on the benches.

399    

دانشجو سال اولم (هزینه دانشگاه) خیلی زیاده

I’m a freshman in college. It is very expensive.

400    

در آن لحظه آنها در حال خوردن صبحانه­شان بودند.

They were eating their breakfast at that moment.

401    

در انگلیسی به این چیز چه می­گویند؟

What is this called in English?

402    

در اینجا این یک رسم قدیمیه

It is an old custom here.

403    

در اینجا غیر معمول است

اینجاها متداول نیست (رسم نیست)

It is unusual here.

It is not usual here.

404    

در تلفظ انگلیسی مشکل داره

He has difficulty pronouncing English.

405    

در چه چیزی وارد هستید؟

من در تایپ لاتین مهارت دارم

What are you good at?

I am good at typing in Latin.

406    

در دمای 30 درجه نگهداری شود – در جای خشک و خنک، داخل جعبه

Store below 30 in dry and cool place in the box.

407    

در زمانهای خاصی از روز غذا می­خوری؟

Do you eat at regular times during a day?

408    

در یک زمان؛ او هم مشغول صحبت بود و هم نوشتن.

He was talking and writing at the same time.

409    

درست هر کاری من می کنم انجام بده (همین)

Just do what I do.

410    

دست دومه

ولی به نظر نو می­آد!

It’s second handed.

But it looks like new.

411    

دستت درد نکنه! خیلی خوشمزه بود

سالاد خیلی خوشمزه بود

Good job! It was so delicious!

The salad was very delicious!

412    

دقیقا مطمئن نیستم آنرا کجا گذاشتم

I am not sure exactly where I put it.

413    

دکترها به پدر و مادرش هشدار دادند

The doctors warned his parents.

414    

دکمه­هایت را ببند

دکمه­هایت را بازکن

Do your buttons

Undo your buttons

415    

دماوند چقدر ارتفاع داره؟

How high is Damavand?

416    

دنبال چی می­گردی؟

دنبال کمربندم می­گردم.

What are you looking for?

I am looking for my belt.

417    

دنبال کسی می گردم (یا دنبال چیزی می گردم)

I’m looking for someone. (or something)

418    

دندونم درد می­کنه.

باید برم پیش دندونپزشکم.

I have a toothache.

I have to see the dentist.

Teeth = دندانها

419    

دو ساعت پیش داشتید چکار می کردید؟

What were you doing two hours ago?

420    

دو شغل دارم

چطور؟

I’ve been working two jobs.

How come?

421    

دو نفر رو دیدم که در خیابون دعوا میکردند

I saw two people fighting in the street.

422    

دو هفته تعطیل هستیم

We have two weeks off.

Off = خاموش، تعطیل، مرخصی، غذا فاسد

423    

دوباره تکرارش کن! دوباره بگو، یک دفعه دیگه بگو!

Say it again

424    

دوچرخه­ام پنچر شده، درستش می­کنی؟

(دوچرخه­ام پنچری دارد)

My bike has a flat tire. Would you fix it please?

425    

دوران نامزدی چقدر است؟

How long is the engagement period?

426    

دوست داری امتحانش کنی؟

Would you like to try it?

427    

دوست داری کدوم آدم معروف رو ببینی؟

What famous person would you like to meet?

428    

دوستم هیچ وقت در دفتر کارش نیست.

My friend is never in his office.

429    

دولت باید اتوبانهای بیشتری احداث کنه

(نیازه که = need to)

The government needs to build more highways.

430    

دیروز چند شنبه بود؟ ..... جمعه بود

What day was yesterday? It was Friday.

431    

دیروز کجا بودی

مریض بودم

مسافرت بودم

Where were you yesterday?

I was sick.

I was on a trip.

432    

دیروز مریض بودم.

I was sick yesterday.

433    

دیشب چه مدت، وقت صرف انگلیسی کردی؟

How much time did you spend on English last night?

434    

دیشب دزد خونمونو زده.

A thief robbed my house last night.

435    

دیشب فقط یک کمی روی انگلیسی وقت گذاشتم. (صرف کردم)

I spent only a little time on English last night.

436    

دیگه سیگار نمی­کشم

I don’t smoke anymore.

437    

دیگه کسی از پول نقد استفاده نمیکنه

همه چیز به سرعت در حال تغییره

Nobody uses cash anymore.

Things are changing so quickly.

438    

دیگه کی فیلم رو دیده؟

Who else has seen the movie?

Who else = چه کسان دیگری

439    

دیوارا نازکن به طوریکه صدا مستقیم میاد

توی آپارتمان من

The walls are thin so the sound goes right through to my apartment.

Thin = نازک، لاغر

So the sound = بطوریکه صدا

Right through = یک راست، مستقیما

440    

رئیس تا یکشنبه هیچکس را نخواهد دید. (وقت ملاقات نمیدهد)

The boss won’t see anybody till Sunday.

441    

رادیو را خاموش نکن

کولر را

تلویزیون را

Don’t turn the radio off.

The cooler

The TV

442    

راز من این است که تو راز نگه دار نیستی. (دهن لقی)

My secret is, you have a big mouth.

443    

راستی مادربزرگت چطوره

By the way, How is your grandmother?

444    

رایجترین غذا در کشور شما چیست؟

What is the most popular dish in your country?

445    

رسم و رسومات عروسی در کشور شما چیست؟

What are marriage customs in your country?

446    

رفتم شهر رو گشتم

I went on a tour of the city.

447    

رفته بودن تجارت یا تفریح؟

Were you there on business or vacation?

448    

رنگ زرد به من نمی­آد.

Yellow isn’t a good color for me.

(yellow = (بزدل، ترسو

449    

رنگ طوسی این دامن رو دارید؟ نه

این نوع دامن الان دیگه از مد افتاده

Do you have this skirt in gray? No,

This kind of skirt is out of fashion now.

450    

رنگهای مورد علاقه من قرمز و بنفش هستند. تو چطور؟

ارغوانی، آبی روشن

My favorite colors are red and violet.

What about yours?

Purple – Light blue

451    

روز خوبی داشته باشید (خوش بگذره)

Have a nice day

452    

روزت مبارک، مادر،

این یک هدیه برای شما است

چه سورپریز جالبی = چه غافلگیری جالبی

Happy mother’s day, mum.

This present is for you.

What a nice surprise?

453    

روشنه؟

واضح گفتم؟

(برای اطمینان از فهمیدن گفته­مان)

Is it clear?

Am I clear?

454    

روی قفسه چند تا کتاب وجود دارد؟

How many books are there on the shelf?

455    

روی قفسه چندتایی کتاب وجود دارند.

There are some books on the shelf.

456    

ریاضی را پاس کردی؟

Did you pass the math?

457    

زنگ بزن – در تماس باش – تلفن یادت نره (هنگام خداحافظی)

Get in touch = keep in touch =

Stay in touch

458    

زیپ کاپشنت را ببند

زیپ کاپشنت را باز کن

Zip up your jacket

Unzip your jacket

459    

سئوال خوبیه

(خودم هم میخواهم همین رو بدونم)

Good question.

460    

ساخت چین است.

It was made in China, made in China.

461    

ساخت کجاست؟

Where was it made?

462    

ساعتم خوابیده. ساعت چنده؟

ساعت من جلوست

My watch stopped. What time is it?

Mine’s fast.

Watch = تماشا کردن، ساعت مچی

Mine = مال من ، معدن

463    

ساعتی 5 دلار و 50 سنت درمیارم

I earn $ 5.50 an hour.

(five dollar fifty)

464    

ساکت باشید! بابا خوابیده

هیس! سرو صدا نکنید

Be quiet! Dad is sleeping

Hush! Don’t make noise

465    

سالگرد ازدواج ما سیزدهم جولای (22تیر) است

Our wedding anniversary is on July 13th (July thirteenth)

466    

سراپا گوشم

I am all ears.

467    

سرم درد می­کنه = سردارد دارم

گلودرد – دل درد – دندان درد

I have a headache.

A sore throat, a stomachache,

A toothache

468    

سرمای اردبیل در زمستون چقدره؟

How cold is Ardebil in winter?

469    

سعی کن تماست رو با دوستان قدیمی از دست ندی

Try not to lose touch with old friends.

Touch = تماس، لمس کردن

470    

سعی کن شغلی رو که مناسب خودته پیدا کنی

Try to find the job that’s right for you.

Right = درست، دقیقا، مناسب، شایسته

471    

سعی کنید از وسائل نقلیه عمومی استفاده کنید

Try to use public transportation.

472    

سفر خوبی داشته باشی (خوش بگذره)

تعطیلات آخر هفته خوبی داشته باشی

Have a nice trip.

Have a nice weekend.

473    

سلام، به اسپانیایی چه می­شود؟

How do they say “hello” in Spanish?

What is “hello” in Spanish?

474    

سوئیچ ماشینم کجاست؟

(کلیدهای ماشینم کجاست؟)

Where are my car keys?

475    

سیستم الکتریکی ایراد دارد.

There is a fault in the electrical system.

476    

شام، پوره سیب زمینی داریم

شام قلیه سیب زمینی داریم

We have mashed potatoes for dinner.

477    

شاید بتونی مقداری پول پس انداز کنی

You may be able to save some money.

Save = نجات دادن، پس­انداز کردن، ذخیره کردن

478    

شاید سرمایی چیزی خوردی!

May be you have a cold or something!

479    

شاید نباید دروغ میگفتم

I probably shouldn’t have lied.

Lie: دروغ گفتن، دراز کشیدن، بیمصرف ماندن

480    

شبها تا کی بیدار می­مونی؟

How late do you stay up at night?

481    

شبها خوابم نمی­بره

I can’t sleep at night.

482    

شبها خیلی دیر می­رسم خونه

I get home pretty late every night.

483    

شطرنج رو از دبستان شروع کردم

I played chess when I was in elementary school.

484    

شما دارید او را لوس می کنید.

You are spoiling her.

485    

شما متاهلی؟

بله سه سال پیش ازدواج کردم

Are you married?

Yes. I got married 3 years ago.

486    

شما هیچگاه تخته سیاه را پاک نمی کنید

You never clean the blackboard.

487    

شماره تلفنش چنده؟

آیا شماره تلفنش را می­دانی؟

What is his phone number?

Do you know his phone number?

488    

شماها در چه چیزی مهارت دارید؟ خوب هستید؟

What are you good at?

489    

شوخی می­کنی؟

Are you kidding?

(Kidبچه، بزغاله، سربه سرگذاشتن=)

490    

شوهرت دیروز کجا بود؟

Where was your husband yesterday?

491    

شهرهای بزرگ چیزهای هیجان انگیز زیادی دارند اما در عین حال ترافیک و آلودگی هوا هم دارند

Big cities have a lot of excitement but also lots of traffic and air pollution.

492    

صبحهای زود می­رم پیاده روی

I go jogging early in the morning.

493    

صداش بزن

او زیر دوش است (دارد دوش می­گیرد)

Call him

He is in the shower

494    

صندلی کنار من خالیه

The seat next to me is vacant.

Next to = کنار، نزدیک، چسبیده به

495    

صنعت اصلی کشور من صنعت نفت است

The main industry in my country is the petroleum industry.

496    

طبق معمول پره (بازم پره)

It’s full as usual. (It’s full again)

As usual = طبق معمول، مثل همیشه

497    

عادت داشتم قایم­باشک بازی کنم

I used to play hide and seek.

Seek = جستجو کردن

498    

عادت داشتی چه بازیهایی کنی؟

What games did you use to play?

499    

عاشق شدن یه چیزه و

عاشق موندن چیز دیگه­ایه

Falling in love is one thing and

Staying in love is another.

500    

عجب فرصتی رو از دست دادی!

Such an opportunity you missed!

501    

عجیب نیست که نپذیرفت

It’s not surprising that she refused.

502    

عروسی مریم کجا بود؟

Where was Maryam’s wedding held?

Hold = برگزارکردن، دردست گرفتن، نگهداشتن

503    

علائم راهنمایی رانندگی خیلی گیج کننده هستند

The road signs are pretty confusing.

Pretty = زیبا، خیلی، کاملا، نسبتا زیاد

504    

علی پهلوی من نشسته بود.

Ali was sitting next to me.

505    

عینک آفتابی­اش را اینجا جا گذاشته

کیف پولش را

مدارکش را

He left his sunglasses here?

His wallet

His papers

506    

غذا روی کارایی تاثیر میذاره

Food affects performance.

507    

غذاتون تقریبا 24 دلار شد

Your meal cost about 24$

Meal = یک وعده غذا

508    

غذای مفصلی برای دوستانم درست کردم

I cooked a large dinner for my friends.

509    

فردا برنده خواهیم شد. (فردا از شما می بریم)

We’ll win you tomorrow, = we will win you tomorrow

510    

فردا مصاحبه دارم

پس فردا امتحان دارم

یک روز در میان

I have an interview tomorrow.

I have a test the day after tomorrow.

Every other day

511    

فردا مصاحبه دارم.

I have an interview tomorrow.

512    

فرقی نمی­کنه

Makes no difference

It makes no difference

513    

فروشنده: این یکی را امتحان کن – خریدرا: قیمتش چنده؟

Seller: Try this one – Buyer: How much is it?

514    

فست فود اصلا دوست ندارم

I can’t stand fast food.

Stand = ایستادن، تحمل کردن

515    

فقط به من بگویید چه کار باید بکنم، (مطمئن باشید انجام میشود)

Just tell me what to do?

516    

فقط بیست دقیقه وقت داریم تا

خودمونو به فرودگاه برسونیم

We have only 20 minutes to get to the air port.

Get = رسیدن، تهیه کردن

517    

فقط دو دقیقه پیاده راه است.

It’s only two minutes’ walk.

518    

فقط مقداری گوشت مرغ در فریزر داریم

We have only some chicken in the freezer.

519    

فقط وقت دارم یه ساندویچ هول­هولکی بلمبونم

I only have time to wolf down a sandwich.

Wolf: گرگ، بلعیدن، با ولع خوردن

Wolf down: لمباندن

520    

فقط یک کمی غذای حاضری خوردم

I only had a little snack.

521    

فکر خوبی است همین کار رو میکنیم

That is a great idea. Let’s do it.

522    

فکر خوبی است! (ایده خوبیست)

That’s a great idea!

523    

فکر کنم این غذا فاسد شده.

I think this food is spoiled.

524    

فکر کنم بهتره یه شیشه اسپری گلو بخری.

I think you should buy a bottle of throat spray.

525    

فکر کنم مرغ توی فر داره میسوزه

I think the roast is burning.

Roast = بریان

526    

فکر کنم یه کمی وزن کم کرده باشم

I guess I’ve lost some weight.

Lost = loseگذشته و اسم مفعول

527    

قبلا در شیراز زندگی می کردیم

We used to live in Shiraz.

528    

قبلا هم سبیل داشته؟

نه تازه سبیل گذاشته

Did he have mustache before?

No, he has just grown a mustache.

529    

قطار ده دقیقه دیر رسید.

The train arrived ten minutes late.

530    

قلم اضافی داری؟

Have you an extra pen? Do you have an extra pen?

531    

قهوه نخور

نوشابه گازدار نخور

Don’t drink coffee

Don’t drink coke

532    

قیافش چطوره؟ (چه شکلیه؟)

What does he look like?

533    

کار می­کنه؟ (بر روی من موثر بوده)

(موثر بودن یک توصیه برای کسی یا چیزی)

It works. – it works for me.

534    

کارتان خوب بود، معادل خسته نباشید ما، بعد از مشاهده کار خوب

Well done = Good job = Great job!

535    

کارهای زیادی هست

که تو می­تونی انجام بدی

There are many things you can do.

536    

کاش آسانتر بود

میدونم منظورت چیه؟

I wish it were easier.

I know what you mean.

537    

کاش میتونستم شغل بهتری پیدا کنم

I wish I could find a better job.

538    

کامپیوتر را روشن کن

چراغ را

رادیو را

ماشین رختشویی را  (برای وسایل برقی)

Turn the computer on.

The light

The radio

The washing-machine

539    

کانادا از چین بزرگتره

Canada is larger than china.

540    

کایت سواری، ورزش خطرناکیه

صخره نوردی چیش خطرناکه؟

Hang gliding is a dangerous sport.

What is dangerous about rock climbing?

Glide :سرخوردن، لغزیدن

541    

کتاب پروین گم شده است.

Parvin’s book is lost.

542    

کتاب ریاضی­ام نیست (یعنی گم شده)

کتاب دینی­ام

کتاب زیستم

کتاب علومم

My math book is lost.

My theology book

My biology book

My science book

543    

کتاب کی گم شده است؟

Whose book is lost?

544    

کتابخانه مدرسه ما بالغ بر 50 هزار کتاب دارد

(از 50 هزار کتاب نگهداری می­کند)

Our school’s library holds over 50 thousand books.

545    

کجا کار میکنی؟

یک کار نیمه وقت در یک پمپ بنزین دارم

Where do you work?

I have a part-time job in a gas station.

546    

کجا گذاشتیش؟

توی جامدادیمه

Where did you put it?

It is in my pencil case.

547    

کجا می­روی؟

کجا داشتی می­رفتی؟

What are you going?

What were you going?

548    

کجا همدیگرو ببینیم؟

جلو در سالن تئاتر همدیگه رو می­بینیم

Where are we going to meet?

Meet us is front of the theater.

549    

کجا یاد گرفتی اسکیت بازی کنی

Where did you learn to rollerblade?

550    

کجائیه؟

اون یارو کجائیه؟

فوتبالیسته کجائیه؟

Where is he from?

Where is that guy from?

Where is that footballer from?

551    

کد تماس انگلیس چنده؟

شماره رو بگیر

What is the code for Britain?

Dial the number.

552    

کدوم برنامه تلویزیونی رو دوست داری؟

What TV program do you like?

553    

کدوم تی­شرت رو ترجیح می­دی؟

(کدام را می­پسندی؟)

Which T-shirt do you prefer?

554    

کسی می­دونه مدادتراش من کجاست

چتر من

پاک کن من

منگنه

Any one knows where my sharpener is?  My umbrella – my eraser –

The paper punch

555    

کسی نمی­آد – دور بزن

It’s clear. Turn round.

556    

کلاسم ساعت 8 شروع میشه

کارم ساعت 8 شروع میشه

My class starts at 8.

My work starts at 8.

557    

کلکسیون تمبر بسیار زیبایی داشتم

(سکه – گوش ماهی – کبریت)

I had a great stamp collection.

(coin, shell, match)

558    

کم کم به آن عادت می­کنید

You will get used to it little by little.

559    

کمد لباس جای کافی برای لباسهای من نداره

There isn’t enough closet space for my clothes.

560    

کمرم درد می­کنه

کیسه آبجوش بزار روش

I have a backache

Put a heating pad on it.

561    

کمی کره روی نان بمال

Spread some butter on the bread.

Spread = پخش کردن

562    

کی دیدیش؟

When did you see him?

563    

کی شام ماکارونی می­خورده؟ من!

Who likes to have macaroni for dinner?   …. Me!

564    

کیا تو مراسم بودن؟

Who attended the ceremony?

565    

کیک آماده است می توانی اجاق را خاموش کنی.

The cake is ready you can turn the oven off.

566    

کیه؟ پشت تلفن یا پشت در

Who is that? Who’s that? Who is it?

567    

کیه؟ من هستم علی

کیو می­خواستید (با کی کار دارید)

Who is it? It’s me, Ali

Who do you want?

568    

گربه زبونتو خورده؟

سر زبونمه

The cat has got your tongue?

It is on the tip of my tongue.

Tip: انعام دادن، انعام، نوک، سر، ته

Has got = خورده است

569    

گرممه! یک چیز خنک داریم؟

It’s hot! Do we have anything cold to drink?

570    

گم نشده­ایم.

اینجا رو مثل کف دستم میشناسم

(مثل پشت دستم)

We are not lost.

I know this city like the back of my hand.

Lose = گم کردن، از دست دادن

Lost = گمشده

571    

گمان می­کنم لباسهایمان خشک

شده اند

I think our clothes are dry.

572    

گوشواره­های من کجا هستند؟

کفشها – جورابها – شلوار – عینک

(چیزهای جفت به شکل جمع)

Where are my earrings?

Shoes – – pants – glasses

573    

لطف کردید به بنده زنگ زدید.

It is nice of you to ring me.

Ring = تلفن کردن، زنگ زدن، حلقه

574    

لطفا به صندوقدار بپردازید.

Please pay the cashier.

575    

لطفا کمربندها را ببندید

Please fasten your seat belt.

576    

لطفا وسایلت رو جمع کن

Please pick up your things.

577    

لیست خرید را به  من بده

کلید درب اصلی را به من بده

Give me the shopping list.

Give me the key for the front door.

578    

ما تمام صبح مشغول خرید بودیم.

We were shopping all this morning.

579    

ما جیمی صداش می­کنیم

We call him jimmy.

580    

ما در آنجا منتظرش شدیم، اما تو نه

We waited there for her, but you didn’t.

581    

ما در حال فوتبال بازی کردن بودیم.

We were playing football.

582    

ما در حال مسابقه دادن بودیم.

We were racing.

583    

ما دیشب در خانه بودیم.

We were at home last night.

584    

ما سال اول و آونها سال دوم کالجند

We are freshman in college and they are sophomores.

585    

ما معمولا جمعه ها ساعت 10 بیدار میشویم

We usually get up at 10 o’clock on Fridays.

586    

ما همیشه خوشحال هستیم ولی آنها به ندرت.

We are always happy, but they are seldom happy.

587    

ما یک خانه دو طبقه قدیمی داشتیم

We had an old two story house.

Story = داستان، طبقه

588    

مادر بزرگش در یک تصادف اتوبوس درگذشت

His grandmother died in a bus accident.

589    

مادرم همیشه از ظاهرم ایراد میگیره

My mum always criticizes my appearance.

590    

ماست و شیر کلسیم دارند،

سعی کنید بیشتر بخورید

Yogurt and milk have calcium.

Try to have more.

591    

ماشین شما راه پارکینگ منو بسته

Your car is blocking my drive way.

Block = مسدود کردن، بند آوردن

592    

ماشین کی آبی است؟

Whose car is blue?

593    

ماشین مادر کی آبی است

Whose mother’s car is blue?

594    

ماشین مادر مریم آبی است

The car of Maryam’s mother is blue.

595    

ماشین مادر مریم آبی است (بدون of)

Maryam’s mother’s car is blue.

596    

مال من که نیست شاید مال احمد باشد

It isn’t mine, perhaps it is Ahmad’s.

597    

مامان روز تولد شما کی است؟

روز تولد بابا کی هست؟

When is your birthday, mom

When is dad’s birthday?

598    

مامان، خوابم میاد

Mum, I’m sleepy.

599    

مامان، قرص سرماخوردگی نداریم؟

Don’t we have cold pills, mum?

600    

مامان، می­تونم برم بیرون؟

می­تونم بزنم اون کانال؟

May I go out, mum?

Can I change the channel?

601    

مایک (مایکل) همون قد کوتاهست که جین پوشیده؟

Is Mike the short one in jeans?

602    

متاسفم فرصت کمک کردن به شما رو ندارم. کار واجب­تری دارم

(ماهی دیگری برای سرخ کردن دارم)

Sorry, I have no time to help you.

I have other fish to fry.

603    

متاسفم نمی توانم. (تقاضایی که انجام نباشد)

I am afraid I can’t, I am sorry I can’t.

604    

متاسفم، تمامش تقصیر من بود.

I am sorry, It was my entire fault.

605    

متاسفم، در ترافیک گیر افتادم

Sorry, I got stuck in the traffic.

606    

مجبور است از بچه نگهداری کند

(بچه داری کند)

She has to babysit.

607    

مجبور بود دوباره از اول شروع کنه

She had to start all over again.

608    

مجبور نیستم پاسخ بدهم

دلم نمی­خواهد پاسخ بدم

I don’t have to answer.

I don’t want to answer.

609    

مجبورم تا دیروقت کار کنم

اما آینده روشنه

I have to work till late, but the future is bright.

610    

محصولات غیرقابل بازیافت استفاده نکنید

از محصولاتی استفاده کنید که از مواد قابل بازیافت ساخته شده­اند

Don’t use disposable products.

Use products made from recyclable materials.

611    

محل سوختگی رو زیر آب سرد بگیر

Put the burn under cold water.

612    

مدارک هایم را جا گذاشتم.

I left my papers.

613    

مدرسه ما (کلاسهای) فوق برنامه نداره

Our school doesn’t have after school program.

Hasn’t

614    

مدرک من تو زیست­شناسیه و مدرک او تو پزشکی

I have a degree in biology and he has in medicine.

615    

مدل موهامو عوض کرده­ام و

حالا یه جور دیگه لباس میپوشم

I’ve changed my hairstyle and

I dress differently now.

616    

مدل موی زشتی داری

You have ugly hairstyle.

617    

مراقب باش

(هنگام خداحافظی)

Take care

Take care of yourself

618    

مردم مرا دیوانه می­کنند

(مرا به سمت دیوانگی می­رانند)

People are driving me crazy.

619    

مردها قول میدهند که به زنهاشون وفادار باشند

Men promise to be loyal to their women.

620    

مرغ خوشمزه بود

ولی ماهی بیمزه بود

The chicken was tasty,

But the fish was tasteless.

621    

مسئله­ای نیست (مشکلی نیست)

اهمیتی ندارد (فکرشم نکن)

No problem

never mind

622    

مسابقه تا 2 دقیقه دیگر شروع می­شود

The race begins in two minutes.

623    

مسافرت آرامش بخشی داشتم

ولی مسافرت اون پر از ماجرا بود

I had a very relaxing vacation, but she had a vacation that was full of adventure.

624    

مسخره است، نه؟ (مزخرفه، نه)

It’s ridiculous, isn’t it?

625    

مشغول انجام چه کاری بود؟

What was she doing?

626    

مشغول انجام چه کاری بودند؟

What were they doing?

627    

مصاحبه خوب پیش نرفت

(آنطور که میخواستم نشد)

The interview didn’t go well.

628    

مطمئن نیستم بتوانم آنرا پاس کنم. (درسی را)

I am not sure I can pass it.

629    

مطمئن هستم قبول نخواهد کرد

I am sure he will not accept it.

630    

معلم اشتباهی نمره الف به من داد

The teacher gave me an A on the test by mistake.

631    

معمولا چقدر انعام باید داد؟

How much should you usually tip?

632    

معمولا عروس و داماد چی میپوشن؟

What do the bride and groom usually wear?

Wear = پوشیدن، پاکردن، عینک زدن

633    

معنی اون میتونه این باشه که

اون با تو موافق نیست

It could mean he doesn’t agree with you.

634    

معنی این لغت چیست

What is the meaning of this word?

635    

معنی این لغت چیست لطفا؟

What is the meaning of this word, please?

636    

مفاهیم ممکن است در فرهنگهای مختلف کمی متفاوت باشند.

Interpretations may differ a bit in other cultures.

637    

مقداری آب در پارچ هست.

There is some water in the pitcher.

638    

مقداری چای در قوری وجود دارد.

There is some tea in the tea-pot.

639    

مقداری روغن توی بطری هست. (غیرقابل شمارش با فعل مفرد)

There is some oil in the bottle.

640    

مقداری عسل در بانکه هست. (غ.ق.ش – با فعل مفرد)

There is some honey in the jar.

641    

مقداری عسل روی موزها بریز

Pour some honey over the bananas.

642    

ممکن است از کلاس بیرون بروم.

May I leave the classroom?

643    

ممکن است اینجا بنشینم؟ اجازه دارم؟

May I sit here? = can I sit here?

644    

ممکن است با آقای ایکس صحبت کنم؟ خیلی فوری است.

May I speak to Mr. X? It is very urgent.

645    

ممکن است بیایم داخل؟ اجازه دارم داخل شوم؟

May I come in? Can I come in?

646    

ممکن است تلویزیون را کم کنی

ممکن است تلویزیون را زیاد کنی (برای وسایل برقی)

Would you turn up the TV?

Would you turn down the TV?

647    

ممکن است چراغ را روشن و رادیو را کم کنم؟

May I turn on the light and turn the radio down?

648    

ممکن است داخل شوم؟

می­تونم بیام تو؟

می­توانم سئوالی بپرسم؟

May I come in?

May I have a question?

649    

ممکن است کمکم کنید؟

حتما (با کمال میل)

بله، البته

البته که نه

May you help me?

Sure, yes of course,

Of course not

650    

ممکنه صدای ضبط صوتت رو کم کنی؟

Would you mind turning your stereo down?

Turn down = کم کردن

651    

من آستیگماتم. تو چطور؟

اما من مشکلی ندارم

I have astigmatism. What about you?

But I have no problem.

652    

من از پیاز متنفرم (بدم می­آید)

از بادمجان – از شیر – از شلغم و ... بدم می­آید

I hate onions.

Eggplants, milk, turnips

653    

من از ناهار خیلی لذت بردم.

I enjoyed the lunch very much.

654    

من اغلب دیر به خانه نمیروم

I don’t often go home late.

655    

من اغلب صبحهای زود از خواب بیدار می شوم

I often get up early in the morning.

656    

من با آنها به انگلیسی صحبت کردم

I spoke to them in English.

657    

من باید مطالعه کنم

ولی نموتونم تمرکز کنم

I need to study,

but I can’t concentrate.

658    

من به زحمت می توانم عربی صحبت کنم.

I can hardly speak Arabic.

659    

من بی پولم. پولهاتو چطور خرج میکنی؟

I’m broke. How do you spend your money?

660    

من بیدارم، ساعت چنده؟

I am awake, what time is it?

I am awake, what is the time?

661    

من تا به حال اونجا نرفته­ام

(آنها می­گویند من تا به حال آنجا نبوده­ام)

I’ve never been there.

662    

من تازه به این محل اسباب کشی کردم

قبلا شیراز بودم

I just moved in this area. I was in Shiraz before.

663    

من جدا باید سیگار کشیدن رو کنار بذارم

I really have to stop smoking

I must really give up smoking.

Give up = متوقف کردن

664    

من خونه بغلی زندگی میکنم

همسایه جدید شما هستم

I live next door. I’m your new neighbor.

665    

من خیلی فراموشکارم به همین دلیل

ریاضیم افتضاحه

I’m very forgetful so I’m terrible at math.

So: قبل از فاعل بنابراین، بطوریکه

So: قبل از صفت خیلی زیاد

666    

من دارم با تلفن صحبت میکنم

I’m on the phone.

667    

من دندون مصنوعی ندارم

این دندون خودمه

I haven’t false teeth,

They are my own teeth.

False = اشتباه، غلط، مصنوعی

668    

من سال سوم دبیرستانم و اون سال آخره

I’m a junior and he is a senior in high school.

669    

من طرفدار پروپاقرص رونالدینیو هستم

I’m a real fan of Ronaldinho.

670    

من عاشق امتحان کردن چیزهای جدیدم

I love to try new things.

671    

من فیزیکم خوب است و او در زدن پیانو مهارت دارد.

I am good at physics and he is good at playing piano.

672    

من گواهینامه رانندگی ندارم

I haven’t got a driver’s license.

Have got = داشتن

Have got  را با haven’t منفی میکنیم نه با don’t

673    

من معمولا هر روز او را در خیابان می بینم

I usually see him in the street every day.

674    

من نزدیک بین هستم.

ولی پدرم دوربینه

I’m short sighted,

but my father is long sighted.

Sight = بینایی، قدرت دید

675    

من هستم – من بودم

It’s me = It is me

676    

من همسایه جدید شما هستم

آپارتمانتون راحته؟

I’m your new neighbor.

Is your apartment convenient?

677    

من همیشه یک هفته درمیان به او سر میزنم

I always stopped by her every other week.

678    

من یک شاگر خارجی هستم

I am a foreign student.

679    

منزل بنده نبش خیابونه

My house is on the corner of the street.

680    

منظورت چیه؟

What do you mean?

681    

منظوری نداشتم شما را ناراحت کنم.

I didn’t mean to upset you.

682    

مواظب باش نیاندازیش

اون شکستنیه

Try not to drop it.

It’s fragile.

Drop = انداختن، ریختن، چکاندن

683    

مواظب باش! احتیاط کن؛ بپا

Be careful! – watch out!

684    

موافقی؟

آره هستم (موافقم)

نه نیستم (موافق نیستم)

Do you agree?

Yes, I do.

No, I don’t.

685    

موضوع چیه؟ خسته به نظر می­رسی

What’s the matter? You look tried.

686    

موقع گرمازدگی چه کار باید کرد؟

مایعات زیاد بخور

What should you do when you are heatstroke?

Drink lots of liquids.

687    

موقعیکه داشتم در ساحل شنا میکردم

یه نفر لباسهای منو دزدید

Someone stole my clothes while I was swimming at the beach.

Stole =  ، دزدیدsteal گذشته

Steel = فولاد

Still = هنوز

688    

موهات وزوزی و بلونده

You have curly blond hair.

689    

مهم نیست

It’s not important.

690    

میتونم برم بیرون؟ (مودبانه تر)

May I be excused?

691    

میتونی بلیط هواپیمای غیرقابل پس­دادن بخری

You can buy non refundable plane ticket.

692    

می­تونی سه مورد دیگه به این فهرست اضافه کنی

Can you add three more items to this list?

693    

میتونی هجیش کنی؟

چطور آن را هجی میکنند؟

Can you spell it?

How do they spell it?

 

694    

میتونی یک راز را نگه داری؟

Can you keep a secret?

695    

می­تونی یه کمی در مورد ایران برام بگی

(درباره کشورت)

Can you tell me a little about Iran?

(about your country?)

696    

میخواد تو سن کم بازنشسته بشه

He’d like to retire at an early age.

697    

میخواست دکتر بشه

ولی الان مهندسی میخونه

She wanted to be a doctor,

But she is studying engineering now.

698    

میخوام آلبرت رو معرفی کنم

I would like to introduce Albert.

699    

میخوام برم یک نمایش کمدی ببینم

خیلی وقته یه تئاتر ندیدم

I’m going to see a comedy act.

It’s a long time I haven’t seen a play.

700    

می­خوام به یه حراج خونگی برم

I’m going to go to a garage sale.

701    

می­خوام تو یک رویداد ورزشی شرکت کنم

(مسابقه بدم)

I’m going to compete in a sport event.

702    

می­خوام وام دانشجوییم رو پس بدم

I want to pay off my student’s loan.

703    

می­خواهم چند تا طناب بزنم

I am going to do some ropes.

704    

می­خواهیم تولد  پدر بزرگ را جشن بگیریم

مادربزرگ ، مادر، پدر

We are going to celebrate grandpa’s birthday. – grandma – mum – daddy

705    

می­خوای بپوشی؟ (امتحانش کنی؟)

Would you like to try it on?

(Would you likeدوست دارید =)

706    

می­خوای چکار کنی؟

(چه برنامه­ای داری؟)

What are you planning to do?

707    

می­خوایم پول جمع کنیم (گلریزون)

We want to have a fund – raiser.

Fund – raise = اعانه جمع کردن

708    

میدونستی هفته دیگه نوروزه؟

Did you know next week is Noruz?

The next = نفربعد، سئوال بعد

709    

میدونم که دوران سختی رو پشت سر میذاری

I know this is a very difficult time for you.

710    

میدونم منظورت چیه

ولی شغل من استرس بیشتری داره

I know what you mean,

But my job is more stressful.

711    

میدونید مغازه ها چه ساعتی باز میکنند؟

Do you know what time the shops open?

712    

میز آشپزخانه گرد است. (با of)

The table of the kitchen is round.

713    

میز آشپزخانه گرد است. (بدون of)

The kitchen table is round.

714    

میشه یادم بدی؟

فقط مثل من انجام بده

Can you give me some lessons?

Just follow me.

715    

ناخن­هایت را نخور

چشمهایت را نخاران

Don’t bite your fingernails.

Don’t rub your eyes.

716    

نباید به شایعات گوش میکردی و نباید به اون دامن میزدی

You shouldn’t have listened to gossip and you shouldn’t have passed it on.

Pass on = به چیزی پرداختن و یا دامن زدن

717    

نخ دندان کشیدی؟

مسواک زدی؟

Did you floss your teeth?

Did you brush your teeth?

718    

نزدیکترین خودپرداز کجاست؟

Where is the nearest cash machine?

ATM = Automated telling machine

719    

نشونی­های کیو داری می­دی؟

Who are you describing?

720    

نظراتتو برای کلاس بخون

Read your ideas to the class

721    

نظرت درباره فیلم­های ترسناک چیه؟

What do you think of horror films?

722    

نقاشیهایش به مبلغ هشتادهزار دلار به فروش رفتند

Her paintings have sold for as much as 80000$.

Sell = فروختن sold = فروخته شده

723    

نگران نباش _ همه چیز درست می­شود

Don’t worry, everything will be ok.

724    

نگران نباش، همه چیز درست میشود.

Don’t be nervous, everything will be ok.

725    

نمره هام خیلی خوب نیستند. فقط تعداد کمی از دانش­آموزان در درس فیزیک نمره کامل گرفتند.

My grades aren’t very good. Only few students got a perfect score in physics

726    

نمی دانم

اطلاع ندارم، نظری ندارم، عقیده ای ندارم

I don’t know.

I have no idea.

727    

نمی­توانم  وزنم را کم کنم

(هرکاری میکنم وزنم کم نمی­شود)

I can’t lose weight.

728    

نمی­توانی نظرم را عوض کنی

You can’t change my mind.

729    

نمیتونم از پس خرید یه ماشین بربیام

I can’t afford to buy a car.

730    

نمی­تونم تحملش کنم. خسته­ام کرده

(خسته شدم)

I can’t stand him. He made me tired.

(I got tired)

731    

نمیدونم این ترم چه کلاسهایی بگیرم

I don’t know what classes to take this semester.

732    

نمی­فهمم (منظورت را نمی­فهمم)

نشنیدم (حواسم نبود یا یواش گفتی)

I don’t understand

I didn’t hear you.

733    

نوبت کیست؟

نوبت اوست.

نوبت من است.

Whose turn is it?

It is her turn

It’s my turn

734    

نوبت کیه؟ ...... نوبت من است.

Whose turn is it? …. It’s my turn.

735    

نوشیدنی چیزی میل دارید (برایتان بیاورم)

چیزی می­خورید (برایتان بیاورم)

Can I get you something to drink?

Can I get you something to eat?

736    

نه من اینطور فکر نمی­کنم

بله فکر می­کنم همینطوره

No, I don’t think so.

Yes, I think so.

737    

نیل طولانیترین رود دنیاست

The Nile is the longest river in the world

738    

واسه خشکی پوست چی داری؟

یک کرم نرم کننده

What do you have for dry skin?

A moisturizer cream.

Moisture = نم ؛ رطوبت

739    

واسه سرماخوردگی یه کمی روغن رو قفسه سینه­ت بمال

Rub oil on your chest for a cold.

Chest = سینه، صندوق

740    

واسه گلودرد یه درمان خونگی خوب دارم

I have a good home remedy for a sore throat.

Sore = درد

741    

واقعا ارزش دیدن رو داره

It’s really worth seeing.

742    

واقعا تغییر کردی!

You’ve really changed!

743    

والدینش امیدوار بودند او پزشکی بخواند.

Her parents hoped she would study medicine.

Would = گذشته will

744    

ورزش می­تونه قد تو بلند کنه

Exercise can increase your height.

745    

وسایل نقلیه عمومی باید بیشتر بشن.

There should be more public transportation.

746    

وقت خوابه ، وقت بیدار شدنه

It’s time to sleep. It’s time to get up.

747    

وقت داری باهم گپ بزنیم؟

من فقط چند دقیقه وقت دارم

Do you have time to chat?

I have only a few minutes.

748    

وقتم خیلی پره

ساعت چهار و نیم بیا دنبالم

I’m pressed for time,

Pick me up at 4:30.

749    

وقتی آنها رفتند، هوا داشت تاریک میشد.

When they went, It was getting dark.

750    

وقتی استرس داری چه کار میکنی؟

یه نفس عمیق میکشم

What do you do when you feel stressed?

I take a deep breath.

Some deep breathes = چند تا نفس عمیق

751    

وقتی داشتم از پارکینگ می­اومدم بیرون زدم به ماشین یه نفر

I hit someone’s car when I was leaving a parking lot.

Parking lot = پارکینگ

Leave = محلی را ترک کردن، بیرون آمدن، باقی گذاشتن، به ارث گذاشتن، جا گذاشتن

752    

وقتی سردرد داری چیکار می­کنی؟

What do you do when you have a headache?

753    

وقتی می­خواهی بری مهمونی چی می­پوشی؟

What do you wear when you dress up?

Dress up = بهترین لباس را پوشیدن

754    

وقتی همدیگرو می­بینن دست می­دن.

(یعنی اینجا رسم این است)

They shake hands when they meet.

755    

هر روز چند وعده میوه می­خوری؟

How many servings of fruit do you have a day?

756    

هر روز ویتامین می­خوری؟ بله

ولی ممکنه ضرر داشته باشه

Do you take vitamins every day? yes

But it may be harmful

757    

هر وقت به آنجا می رفتم، او مشغول کار بود.

Whenever I went there, he was working.

758    

هرچند وقت به چند وقت به مادر بزرگت سر می­زدی؟

Drop by معادلی برای stop by

How often did you drop by your grandmother?

759    

هرشب بعد از شام یک قرص بخورید

Take one pill every night after dinner.

760    

هم اتاقیش رات میده تو

(نگران نباش)

His roommate will let you in.

Let in (into) = اجازه داخل شدن دادن

761    

هم ترسناکه و هم لذت بخشه

(مثل ترنهای شهر بازی)

It is both fun and scary.

Scary =  ترسناک

762    

هم کلام شدن با اون خیلی عالی بود

(خیلی لذت داشت)

It was great talking with him.

763    

همان جا بمانید. می­آیم شما را می­آورم

 

Stay there; I’ll come and pick you up.

 

764    

همانطوریکه قدم میزدند من در حال صحبت با آنها بودم.

I was speaking to them as they were talking.

765    

همکلاسیم رو دیدم که توی امتحان تقلب میکرد

I saw my classmate cheating on the exam.

766    

همه این داستان علمی تخیلی رو دوست خواهند داشت.

Everyone will love this science fiction adventure story.

767    

همه چیز خوب پیش می­رود.

Things are going great.

Everything is ok.

768    

همه سالاد الویه دوست دارند

(کیه سالاد الویه دوست نداشته باشه)

Everyone likes potato salad.

769    

همیشه می­تونی رژیم بگیری

(یعنی نباید ناامید شد)

You can always go on a diet.

770    

همین الان می­آرمش

I’ll bring it right away

771    

همین حالا باید عذرخواهی کنی

You should apologize right away.

Right away = همین حالا، فورا

Right = درست، حق، زاویه قائم، روی پارچه

772    

هنوز خیلی کار داره تا آماده شدن

It needs a lot of work.

773    

هوا بارانی است

هوا برفی است

هوا مه آلود است

It’s rainy.

It’s snowy.

It’s foggy.

774    

هوا در حال سرد شدن است. (داره سرد میشه)

It is getting cold.

775    

هوا دیشب خیلی سرد بود.

It was very cold last night.

776    

هوا طوفانی­تر از اونه که هواپیماها بتونند پرواز کنند

It is too stormy for planes to fly.

Too:قبل از صفت؛ خیلی بیش از حد

Too: آخر جمله؛ همچنین، هم ، نیز

Plane:هواپیما

777    

هوای شهر بسیار آلوده است.

There is too much air pollution in the city.

Too much = خیلی خیلی

778    

هیچ راه حلی برای این مشکل داری؟

Do you have any solution for this problem?

779    

هیچ روغنی در بطری نیست.

There isn’t any oil in the bottle.

780    

هیچ غذایی در خانه نیست،

باید برویم خرید

There is no food in the house.

We have to go shopping.

781    

هیکلت خیلی روفرومه. هر روز ورزش میکنی؟

You are really fit. Do you exercise every day?

782    

یاد گرفتنش مثل آب خوردنه

(به آسانی خوردن کیک است)

Learning it is as easy as a pie.

783    

یک دقیقه صبر کنید

یک لحظه صبر کنید

Wait a minute please

Wait a moment please

784    

یک دوستی از من پول قرض گرفت و برنگردوند

A friend borrowed money from me and didn’t return it.

785    

یک رستوران خوب در این خیابان هست

There is a good restaurant on this street.

786    

یک فهرست تنظیم کن = یک فهرست تهیه کن

Make a list.

787    

یک لطفی در حق من می­کنید؟

Would you do me a favor?

788    

یک مقدار پول پس­انداز کرده ام.

خوش به حالت!

I’ve saved some money.

Lucky you!

789    

یک موز رو به قطعات کوچک ببر

Cut a banana in to small pieces.

790    

یک ویلا در شمال اجاره کرده­ایم

جدی میگی

We have rented a condominium in north. Do you mean it?

Condominium = آپارتمان اشتراکی

791    

یکی از دوستام همیشه موهاش درهم و برهمه

A friend of mine always has messy hair.

Mine = ضمیر ملکی مال من

792    

یکی پشت در است

Somebody is at the door.

793    

یکی زنگ زد با برادرت کار داشت

Someone calls for your brother.

794    

یه توریست که می­آد تهرون دیدن چیو نباید از دست بده؟ بازار

What shouldn’t a visitor of Tehran miss? Bazaar.

Miss = دوشیزه، دلتنگ شدن، از دست دادن

795    

یه چیز نظرم رو جلب کرد

من که چیزی نظرم رو جلب نکرد

There is one thing I noticed.

There is nothing I notice.

Notice = توجه کردن، دیدن، شنیدن

796    

یه چیزی واسه آفتاب سوختگی میخوام

یه مقدار پماد روش بمال

I need something for sunburn.

Rub some ointment on it.

797    

یه رستوران ژاپنی خوب همین نزدیکیا بلدم

I know a nice Japanese restaurant near here.

798    

یه کمی تند (مزه) شده

It’s a bit spicy

799    

یه کمی کارهای خونه رو انجام می­ده.

He is doing a few household chores.

800    

یه مقدار دارو از داروخانه بگیر

Get some medicine from the drugstore.

منبع: www.majazionline.ir
کانال مجازي آنلاين را دنبال کنيد : telegram.me/majazionline

اين مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذاريد
برچسب ها : آموزش زبان انگلیسی-کتابهای انگلیسی-تاپ ناچ-انواع صفت و زمان در انگلیسی-زبان آنلاین-انگلیسی-سایت زبان انگلیسی-زبان خارجه-نمونه سوال زبان انگلیسی-سوال تستی زبان انگلیسی-English-لغات انگلیسی-اصطلاحات انگلیسی-زبان انگلیسی دوره راهنمایی-زبان انگلیسی دوره دبیرستان-آموزش زبان کودکان-آموزش تصویری زبان انگلیسی-مکالمه انگلیسی-فیلمهای زبان انگلیسی-داستان انگلیسی-آهنگ انگلیسی-فایلهای صوتی زبان انگلیسی ,

مطالب مرتبط

دانلود کتاب قواعد گرامری زبان انگلیسی
دانلود کتاب گرامر برای مکالمه ی زبان انگلیسی
آموزش افعال مجهول در زبان انگلیسی
آموزش کاربرد واژه ی wouldدر زبان انگلیسی
آموزش علامت استرس (stress) در زبان انگليسي
لیست فعل هاي دو كلمه اي در زبان انگلیسی به همراه جمله و ترجمه فارسی
آموزش فرمول ساخت جملات انگلیسی
فهرست افعال بي‌قاعده (نامنظم) در زبان انگلیسی
آموزش کامل جملات شرطي درزبان انگلیسی
آموزش معلوم و مجهول در زبان انگلیسی Active and Passive Voice
آموزش کاربرد واژه ی along در زبان انگلیسی
آموزش تفاوتهای بین above و over در گرامر زبان انگلیسی
آموزش نحوه یادگیری گرامر زبان انگلیسی
نمونه سوالات سطح متوسط گرامر
نمونه سوالات سطح مقدماتی گرامر
نمونه سوالات سطح پیشرفته گرامر
نمونه سوالات گرامر آزمون تافل
آموزش جامع فعل های کمکی could-have to - mustدر زبان انگلیسی
نمونه سوال گرامر زبان انگلیسی
نمونه سوال افعال to be
20سوال Present perfect or past simple
آموزش اسامی جمع بیقاعده درزبان انگلیسی
کامل ترین توضیح درباره مصدرGerund
کامل ترین توضیح درباره مصدر Infinitive
نمونه سوال گرامر زبان انگلیسی-مقدماتی-متوسط-پیشرفته
نمونه سوالات تستی گرامر زبان انگلیسی-grammer test
آموزش کامل تعریف the در زبان انگلیسی
آموزش پیشوندها و پسوندها درزبان انگلیسی
آموزش افعال دو قسمتي در زبان انگلیسی
آموزش حروف صدادار و كاربرد آنهادرزبان انگلیسی
آموزش انواع اسم و طریقه جمع بستن آنها در زبان انگلیسی
انواع کلمه در زبان انگلیسی
آموزش قواعد مربوط به جمع بستن اسم ها در انگلیسی
آموزش تعریف جمله ، فعل ، قید مکان و زمان ، فاعل و ضمایر فاعلی درزبان انگلیسی
آموزش گرامر انگلیسی همراه با تمرین
آموزش گرامر(Infinitive/Simple Past/ Past Participle )
آموزش ful یا yدرزبان انگلیسی( چگونه ful یا y به دنبال بعضی از اسم ها آنها را به صفت تبدیل کنیم)
آموزش تصویری گرامرانگلیسی(باقابلیت تست زنی)
تمرین گرامر(a/ an , the )
English Parts of Speech
آموزش کامل زمان ها در زبان انگليسي
دانلود کتاب فوق العاده زبای گرامر تصویری
آموزش گرامر - حرف تعریف نامعین
معرفی سایت گرامر کامل زبان انگلیسی و تمرینهایی جالب برای مرور گرامر
جدول ضمایر انگلیسی
توضیح درباره گرامر زبان انگلیسی
دانلود گرامر کامل زبان انگلیسی
آموزش تصویری گرامر در زبان انگلیسی
زمان استفاده عبارت used to و مثال هایی از آن (used to phrase and some examples of it)
مکالمات روزمره در زبان انگلیسی(routine conversations in english language)

آخرين مطالب ارسالي

-براي پاسخ سريع لطفا با شماره 09304293050 تماس بگيريد

human ميگه :
human
سلام دوست عزیز
اگه از سیستم بیست پاپ اپ استفاده میکنی
هر چه زودتر اسکریپت اونو از سایتت بردار
اون سایت کلاهبرداره و پرداختی نداره
اگه دنبال یه سیستم معتبر میگردی از این سایت استفاده کن
پشتیبانی تلفنی هم داره
پرداختش مطمئنه

کد امنیتی رفرش
قوانين بخش نظرات
1 - نظرات اسپم و تبليغاتي تاييد نخواهد شد.
2 - فقط نظراتي که جنبه عمومي داشته باشند تاييد و منتشر مي شوند.
3 - نظرات فينگليش تاييد نخواهند شد.
4 - هرگونه درخواست و يا حل مشکلات فقط در انجمن امکان پذير است.
5 - لطفا انتقادات و پيشنهادات و همچنين درخواست هاي خود را از بخش هاي تماس با ما و درخواستي ها ارسال نماييد.

کانال مجازی آنلاین

کانال تلگرام مجازی آنلاین

مجوزهاي سايت

logo-samandehi

اطلاعات کاربري

مطالب پربازديد

مطالب تصادفي

آمار سايت

کل مطالب : 7587
کل نظرات : 1463
افراد آنلاين : 23
تعداد اعضا : 9714
بازديد کل سايت : 37,086,299